سید شهاب الدین حسینی مدیر کل امور اوقاف استان گفت: در ۵ سالگی اعلامیه های امام را درون کیسه ای به من می دادند تا اگر دستگیر شویم مشکلی پیش نیاید

خودتان را معرفی فرمایید؟

 بنده سید شهاب الدین حسینی متولد اهر، بزرگ شده تبریز، تحصیل کرده قم و الان هم شاغل در دستگاه های فرهنگی، دانشگاه ها و اداره کل اوقاف به عنوان مجموعه ی فدک اهل بیت، آستان امام زادگان و به عنوان مقلدی که نان خور حضرت ولی عصر می باشد و در انقلاب اسلامی که ظهور صغری حضرت ولی عصر می باشد به برکت انقلاب در عرصه های مختلف فعالیت دینی مشغول فعالیت هستم.

متولد چه سالی هستید؟

سال ۱۳۵۲، ۴۲ سال دارم.

از این ۴۰ سال راضی هستید؟ این عمر چگونه گذشت؟

الحمد الله عرصه جنگ و دفاع مقدس وفضای معنوی آن دوران را تجربه کردم، در زمان اتمام جنگ ۱۵ سال داشتم. در شروع انقلاب ۵ ساله بودم و در ۵ سالگی شاهد آن بودم که دوستان و فامیل اعلامیه های امام را در کیسه ای می گذاشتند و حوله ای دور آن می کشیدند و طوری وانمود می کردند که انگار به حمام می روند. معمولا آن کیسه را به دست من می دادند تا اگر دستگیر شوند اعلامیه ها در دست کودک ۵ ساله باشد و دچار مسئله نشوند. در مجموع خدا را شاکرم که برای ۵ ثانیه هم از مسیر امام و رهبری و مسیر صحیح انقلاب و چیزی که حضرت امام به عنوان اسلام ناب تعریف کرده منحرف نشدم. در این مدت  به جز بسیج به هیچ تشکیلات سیاسی چه چپ و چه راست  وابستگی نداشتم. خدا را شاکرم که در مکتب اهل بیت و مکتب امام صادق درس خوانده ام و گوشت و پوست و خونم با این انقلاب عجین شده و همراه بوده است.

موردی که سال های اخیر شاهد آن هستیم این است که تبریز به سمت سکولار شدن پیش می رود و احساس می شود رغبت مردم به آن سمت بیشتر شده است .  شما این نظر را قبول دارید؟

بعد از قرن ۱۶ میلادی و عصر رنسانس که غرب، صنعتی شدن، مدرنیته و پست مدرنیته را تجربه کرد امروز درست نیست بخواهیم چیزی که آن ها تجربه کردند را دوباره تجربه کنیم این خطاست. انقلاب ما به تعبیر حضرت امام انقلاب فرهنگی است. تمام پیشرفت و عزت و اقتدار این کشور همه به برکت تشیع، معنویت و با اهل بیت بودن است. ما اگر صرفا کشوری صنعتی باشیم شکست می خوریم. چیزی که ما به آن قوام داریم این هست که اقتصاد زیر هیمنه فرهنگ باشد . چیزی که امروزه در قرن ۲۱  و عصر اطلاعات گمشده ی قرن است همین فرهنگ است. تجربه را تجربه کردن خطاست. خود غربی ها امروز به این نتیجه رسیده اند که گمشده ی آنها معنویت است ولی ما به برکت انقلاب غوطه ور در معنویت هستیم. به معنای مطلق این بحث را قبول ندارم  اگر زجر کشیدگان زمان جنگ به هوش باشند هیچ موقع این اتفاق نمی افتد. اما این امر را باید پذیرفت در شرایطی که آذربایجان دروازه اروپا محسوب می گردد، اگر ما اجازه دهیم فرهنگ غربی به راحتی نفوذ پیدا کند تغییراتی اتفاق خواهد افتاد و ما در برخی حوزه ها از جمله معماری و نوع خوراک هم وطنان این فتح فرهنگی را مشاهده خواهیم کرد که صورت گرفته است.

نقدی که به فضای فرهنگی استان داریم این است که برنامه ی مشخص فرهنگی وجود ندارد و متولی فرهنگی نداریم . شورای فرهنگ عمومی استان هم به نظر می رسد کارایی آن چنانی ندارد. شما علت را در چه می دانید؟

مقام معظم رهبری که چندین سال است دیده بان انقلاب اسلامی است شبیخون فرهنگی، تهاجم فرهنگی و جنگ فرهنگی را متذکر می شوند. از طرفی دیگر مسئله ای که وجود دارد این است که دستگاه های فرهنگی به جای همراهی و هم آوایی و همدلی متاسفانه در مسیر خنثی سازی هم هستند.  تشتت در دستگاه های فرهنگی باعث خنثی سازی می شود. برخی دستگاه های موازی فرهنگی که سبب پراکندگی و هدر رفت منابع نیز میشوند از جمله دغدغه های مقام معظم رهبری و اصول مهندسی فرهنگی است.

شما به عنوان متولی فرهنگ در اداره اوقاف در بحث هنر نظرتان در مورد موسیقی چیست؟

اسلام حدود و ثغور  موسیقی را مشخص کرده است. اعتقاد بنده این است که باید به موسیقی فاخر بها داده شود. آن بحثی هم که به عنوان حلال و حرام موسیقی مطرح می شود موسیقی طرب انگیز است که باید حدود و ثغور  آن رعایت شود. دین از موسیقی حمایت نکرده، که اگر حمایت کرده بود در سیره اهل بیت باید مشخص می شد ولی در هیچ یک از سیره اهل بیت ما موسیقی را نمیبینم. موسیقی یک هنر و یک قالب است و اصحاب هنر باید به آن محتوا بدهند، بیشتر از ساز و آواز موسیقی، محتوایش مطرح است. اگر محتوا محور نباشد و همراه انقلاب، سر از جای دیگر در می آورد..

عملکرد فرهنگی دولت آقایان هاشمی ، خاتمی و احمدی نژاد را چگونه ارزیابی می کنید؟

اگر بخواهم مطلق صحبت کنم هیچ دولتی به معنای خاص به فرهنگ توجه نکرده است. هیچ کدام از جامعیت های فرهنگی که باید در برنامه های فرهنگی باشد - چه جامعیت در حوزه دین و چه جامعیت در حوزه فرهنگ عمومی - در برنامه های فرهنگی دولت های مختلف مشاهده نمی شود. معلوم است چه در دولت سازندگی که به فکر سازندگی بودند، چه دولت اصلاحات که  وارفتگی فرهنگی را شاهد بودیم و چه در دوره اصولگرایی، البته در این دوره  تا حدودی به تعبیر مقام معظم رهبری شعارهای اصلی و آرمان های انقلاب دوباره در جامعه مطرح شد اما در اواخر این دوره در سال ۹۰ تزریق بیش از اندازه بودجه به دستگاه های فرهنگی صورت گرفت که این نشانه بی برنامه گی دولت وقت در زمینه برنامه ریزی فرهنگی بود. ما باید برنامه فرهنگی داشته باشیم و در فرهنگ برنامه محور بودجه بندی کنیم نه اینکه هر جا که دم دست باشد بودجه را خرج کنیم، این می شود بی برنامگی فرهنگی. این دولت هم مشخص هست، چیزی که در استان اتفاق افتاده به عنوان سند تدبیر و توسعه وضعیتش مشخص هست سالی که نکوست از بهارش پیداست.

شما در دوره ای مسولیت نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه آزاد اسلامی را داشتید، دانشگاه آزاد اسلامی، اسمش و مفهومش چقدر باهم تناسب دارد؟

دانشگاه آزاد برای کمک به توسعه و رشد علم و  البته با رویکرد مدرک گرایی تاسیس گردید. در هر صورت در اسلامی بودن دانشگاه ها حرفی نیست هرچند انتظارات از دانشگاهی که عنوان اسلامی بودن را یدک میکشد بیشتر است.

عملکرد مسولان این دانشگاه را چطور ارزیابی می کنید؟ مخصوصا که شما با آقای دکتر منادی هم دوره شدید

البته ما با آقای دکتر جوان پور بیشتر هم دوره بودیم تا آقای منادی، آقای دکتر منادی در اواخر به عنوان دبیر منطقه مطرح شد. رابطه ی ما خوب بود البته مجموعه ی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری مجموعه ای مستقل است و ما بیشتر در ارتباط با دانشجویان و تشکل های دانشجویی، آن کار آخوندی که مقام معظم رهبری مدنظرشان است را دنبال می کردیم نه کار اجرایی. مقام معظم رهبری در اسلامی کردن دانشگاه ها از نهاد، کار آخوندی را می خواهد، لذا من هیچ وقت در ساختمان اداری دانشگاه مستقر نشدم. در ساختمان ۵۸ کلاسه دانشگاه کلاسی را جدا کردم، در پر تردد ترین نقطه ی دانشگاه و دفتر خود را در آن جا مستقر کردم و بیشتر حضورم در آنجا بود تا ارتباطم با دانشجویان بیشتر شود. نهاد رهبری به عنوان نماینده ولی فقیه در دانشگاه باید نقش پدرانه داشته باشد و ما سعی میکردیم چنین شود.

نظر شما در باره ی فرهنگ بومی منطقه چیست؟  موسیقی آذری، شعر و ادبیات آذری؟

فرهنگ آذربایجان فقط این ها نیست آذربایجان چیزی که در تعبیر امیر المومنین هست که لنا آذربیجان اخت با اهل بیت (ع) هست. اولین  پایگاه جهان تشیع بعد از ظهور در اردبیل، تبریز اولین پایتخت شیعی هست و تبریز را بیشتر با این می شناسند. تبریز شهر علامه هایی همچون  علامه ی طباطبایی، علامه محمد تقی جعفری، علامه امینی و. . . است. آذربایجان یک پیشینه غنی دارد. تبریز لبریز از غیرت، قهرمانی و وفا داری هست. این ها فرهنگ آذربایجان اند و در این قالب میتواند پیشینه ی فاخر خود را معرفی کند. جایگاهی که تبریز در ایران اسلامی دارد به تعبیر حضرت آقا آذربایجان سر ایران هست. سر مر کز فرماندهی بدن هست لذا در اینجا هم آذربایجان از لحاظ فکر سازی از لحاظ ایده پردازی از لحاظ پشتوانه ی انقلاب بودن، مطرح هست. در کل کشور گویش های مختلفی هست و زیبایی ایران اسلامی به این گویش هاست. زیبایی آذربایجان به گویش های مختلفی است که در خود جای داده است مانند: گویش ارسباران، گویش میانه، گویشی که در مراغه و بناب هست و تبریز و این ها به زیبایی های آذربایجان می افزاید. این گویش شاخصه ی آذربایجان هست و هیچ موقع در مقابل انقلاب اسلامی قرار نگرفته است. هر قیام آزاد خواهانه و آزاد منشانه ای که شروع شده از آذربایجان وغیرتمندی آذربایجان شروع شده است.

جریانی هست که این باور را دارد که به لحاظ اقتصادی و فرهنگی بین مناطق مرکزی کشور و منطقه ی آذربایجان تبعیض هست نظر شما در این باره چیست؟

این مورد بستگی به خودمان دارد. مردم آذربایجان احساس درد می کنند. اما گاهی برای ابراز درد زبان مناسبی انتخاب نمی کنند. حق گرفتنی است. ما باید تلاش کنیم که خواسته هایمان را در جایگاهش بخواهیم و بگیریم. دیدگاه حضرت آقا و دیدگا ه نظام این نیست. شما نگاه کنید چند وزیر از منطقه ی آذربایجان هست. اگر این نگاه بود که نباید اصلا در کابینه اینها را راه می دادند. این یک نگاه غلط هست اما اینکه ما جایگاه خودمان و شان و شخصیت خودمان رابدانیم نکته مهمی است. مثلا کاهش ۶/۵ درصد بودجه عمرانی را ما باید برویم مطالبه کنیم اگر ما این مطالبه را انجام ندهیم دیگران  از آن سو استفاده خواهند کرد و ما هم در این تفکر که دیگران حق ما را خورده اند خواهیم ماند. 

با کدام ساز وکار باید این حق را مطالبه کرد وگرفت؟

با برنامه، با رساندن به موقع مطلب، با مطالبه ی به روز و زمان شناسانه ، اینکه ما در زمان خودش برنامه ریزی کنیم چه در قالب فرهنگ و چه در قالب صنعت و چه در قالب کشاورزی و تجارت. اینکه آذربایجان به عنوان دروازه ی اروپا مطالبه اش چیست؟ در هم جواری با کشور های همسایه نقش آذربایجان و تبریز چطور هست؟ و با همدلی و همراهی دستگاه های متولی در تمام زمینه ها، این ها رادر قالب یک برنامه ی واحد ارائه بدهیم .

در سفر اخیر ریس جمهور شاهد تغییر شعار آذربایجان اویاخدی انقلاب دایاخدی به شعار آذربایجان اویاخدی روحانیه دایاخدی یا  آذربایجان اویاخدی تراکتورا دایاخدی بودیم، این یک جنبه ی احساس هست. اگر تراکتور هم مطرح می شود در قالب آذربایجان مطرح می شود، تراکتور هم مال آذربایجان هست اما اینکه شعار آرمانی مردم آذربایجان  که هزاران شهید در راه این شعار تقدیم کرده ایم تغییر کند قابل پذیرش نیست ما تبریز را با سرداران شهید میشناسیم و هیچ وقت نباید از شعار های آرمانی خود عدول کنیم.

شعر استاد کلامی زنجانی با عنوان یل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینین پرچمی، این شعار  هم باز تغییر کرده به یل یاتار طوفان یاتار یاتماز تراختور پرچمی. همان طور که گفتم این بیشتر یک بحث احساسی است و اگر ما همان جوان و نوجوان و همان عزیزی که این شعار را می دهد  ببینیم، در محرم و در کنار اباعبداله  خود آن جوان شوریده  امام حسین (ع) هست.  براساس یک احساسی شعاری داده می شود و این احساس ها هم باید عزیز شمرده شود اما این مردم دلداده ی امام حسین(ع) هستند و باورشان بر این است که تبریز شهر امام حسین(ع) هست لذا در محرم و صفر می بینیم عاشقان  تراکتور سازی شیفته و دلداده ی امام حسین اند.

 به نظر شما پیام انتخابات سال ۹۲ چه بود؟

 اینکه دولت فعلی شعار اعتدال می داد و مردم خسته از افراط بود. مردم دنبال آن بودند شخصی معقول و منطقی را که دور از افراط و تفریط بود انتخاب کنند. تحلیل من این است که ما زمانی در پیشرفت ایران اسلامی و پیشرفت در حوزه های گوناگون موفق خواهیم بود که توجه ویژه داشته باشیم به سند چشم انداز ۲۰ ساله ی ۱۴۰۴ . کسی که با عنوان آرمان و آرمان خواهی آمده بود در آخر کار با کم توجهی به ساحت آقا باعث دل زدگی مردم از او شد. مردم شیفته و دلداده ی ولایت  هستند. هر کس همراه ولایت باشد مردم دلبسته ی او هستند چون مردم دل بسته ی اهل بیت هستند و استمرار انقلاب با عنایت به اهل بیت است و ولایت زاییده ی سیره ی اهل بیت می باشد. امروز هم اگر کسی بیاید در مقابل آقا بایستد نتیجه همین می شود و دل زدگی مردم را در پی دارد.

پیام دیگر هشدار باشی بود برای کسانی که به دنبال همدلی نبودند. اینکه حضرت آقا گفتند همدلی وهم زبانی، پیامی داشت که برگرفته از سال۹۲ بود. اتفاق مهم دیگر در قالب مجلسین خبرگان و شورای اسلامی خواهد افتاد. بر اساس همدلی و هم زبانی پافشاری کنیم بر روی اصول و مبانی انقلاب اسلامی و اینکه حضرت آقا تعبیری دارند من اصول گرای اصلاح طلبم و اصلاح طلب اصول گرا، نه اصول گرایی مصطلح و نه اصلاح طلبی مصطلح. اصول انقلاب اسلامی که در داخلش  پیشرفت هست، توسعه هست، ترقی وکمال هست، حرکت و مسیر به سمت توحید هست. 

طیف سیاسی اصولگرا معتقد است برخی به بهانه آزادی استقلال کشور را زیر سوال می برند و طیف سیاسی اصلاح طلب مدعی است برخی به بهانه استقلال، به آزادی بی توجهی دارند. نظر شما چیست؟

جمهوریت قالب برای اسلام هست. ما برای پیاده سازی اسلام قالب جمهوریت را انتخاب کردیم.  استقلال هم یعنی ما وابسته به هیچ کس نیستیم نه عدم تعامل و ارتباط، ارتباط با حفظ سه اصل عزت، حکمت و مصلحت و نه وا رفتگی.  ۳۵ ،۳۶ سال هم در مقابل بلوک شرق و هم در مقابل بلوک غرب ایستاده ایم. ۸ سال روی پای خود با سی وچند کشور جنگیدیم تا به استقلالی که شعارش را دادیم پایبند باشیم. آزادی هم که می گوییم، آزادی بی قید وشرط نیست، اصلا چنین چیزی در هیچ جای دنیا نیست. آزادی بی قید وشرط  می شود بی بند و باری، می شود لااوبالی گری. آزادی در مسیر قانون و اسلام، آزادی در مسیر قانون اساسی. شما اگر به دموکراتیک ترین کشور ها هم بروید آن زمان که آزادی سبب خدشه به اساس آنها شود اجازه نمی دهند آزادی باشد حتی در جوامعی که ادعای دموکراسی را دارند هم آزادی مطلق  نیست. اصلاح طلبان نظرشان به این است که به آن آزادی که در قانون اساسی تصریح شده میدان داده نشده است. به نظر من آزادی کاملا تحقق پیدا کرده است؛ این همه روزنامه، این همه مطلب نقد و انتقاد. چه کسی را به خاطر انتقاد مادامی که اصل و اساس نظام اسلامی را  مورد خدشه قرار ندهد مورد مواخذه قرار داده اند. اما بر اندازی با آزادی فرق می کند، فتنه گری با آزادی فرق می کند.

اتفاقات ۸۸ را شما هم فتنه می دانید؟

بله مقام معظم رهبری فرموده اند : فتنه خط قرمز ماست

به نظر شما در حال حاضر این خط قرمز رعایت می شود؟

یک عده ای که نباید در راس امور قرار می گرفتند متاسفانه در راس امور قرار گرفتند. کسانی حتی در سطح وزارت آمده اند که نباید امروز در این مسئولیت می بودند. فلذا این مسئله کمی مخدوش است.

بحث مهمی که الان هست  و به عنوان مطالبه ی مردم مطرح می شود بحث مبارزه با فساد هست به نظر شما فساد اداری و اقتصادی تا چه حد در کشور ما رسوب کرده است؟

حلقه ی مفقوده ی ما بحث نظارت هست. نظارت را ما جدی نمی گیریم در تمام عرصه ها چه حوزه های اداری وچه حوزه های دیگر  اگر نظارت جدی گرفته شود، بی قید و شرط  بدون توجه به شان وشخصیت طرف  اگر سلب آسایش مردم کرده، سلب حقوق بیت المال، ضایع کردن حقوق بیت المال انجام داد، هر کسی باشد چه در سطح وزیر و چه در سطح مسولین مختلف جامعه باید سریع جنبه نظارتی این مسئله را پیگر باشد.

چرا نظارت اجرا نمی شود و ما این مبارزه جدی را نمی بینیم ؟

این را باید از مسولین رده بالای نظارتی سوال کنیم، کسانی که به عنوان بازرسی های مختلف فعال هستند، چه کمسیون اصل ۹۰ مجلس و چه کمسیون های دیگری که در این تشکیلات هستند.

نقدی که در این قضیه وارد می کنند و به شورای نگهبان ارتباط می دهند بحث سیسنم نظارت استصوابی است  که منتقدان می گویند نتیجه نظارت استصوابی شورای نگهبان می شود همین مجلسی که می بینیم و نظارت خوبی از این مجلس صورت نمی گیرد؟

 نظارت استصوابی را ما کاملا قبول می کنیم شما هیچ کشور ی را نمی توانید پیدا کنید که نظارت استصوابی نداشته باشد. حتی کشور آمریکا که ادعای دموکراسی دارد باز نظارت استصوابی دارد. شورای نگهبان به وظیفه ی قانونی خود عمل می کند؛ استعلامات را انجام می دهد، نظارت را انجام می دهد ملاک هم حال فعلی افراد هست.

 چرا نمایندگان  مجلسه و قوه ی قضاییه در بحث نظارت موفق نیستند؟

این را باید از خودشان سوال کنید    

 شما در اداره ی تحت مسولیت خود برای مبارزه با فساد چه اقداماتی انجام دادید؟

موقعی که بنده وارد تشکیلات شدم چیزی به اسم بازرسی نبود که من سیستم بازرسی را راه اندازی کردم. بحث حفظ و حراست جدی گرفته شد. اداره ی تحقیقی که حالت شبه قضایی در مجموعه ی ما داشت  فعال تر شده است. برای پیاده سازی نظارت  سنتی ترین اداره، با راه اندازی سامانه ی جامع موقوفات و بقاع متبرکه در حقیقت بحث نظارت را مکانیزه کردیم که به صورت قدرتمند ورود وخروجی های مالی کنترل می کنیم. بازرسی هایی که انجام می گیرد. بازرسی های سه ماهه هم از شهرستان ها داریم که این هم بخشی از اقدامات ماست.

چند سال هست که شما مدیر کل هستید؟

اگر فقط تبریز باشد نزدیک ۴ سال اما با مدیریت در اردبیل ۸ سال.

در این ۸ سال نظارت شما  به چند مورد برخورد با متخلف و جلوگیری از فساد منجر شده است؟

موارد زیادی  میشود. ما در احیای حق و حقوق اوقاف در سال ۹۳ بیش از ۲۵۰ میلیارد تومان بازگشت داشتیم نه مبلغ مالی، بلکه در قالب ملک به اداره ی اوقاف برگردانده ایم که قبلا در تصرف غیر بود. الان هم ادعا نداریم اما اقداماتی انجام گرفته و جلساتی گذاشته شده هم با دستگاهای دولتی و هم با اشخاص، مواردی هم شده که واسطه های مختلف کانالهای مختلف سفارشات مختلف انجام دادند اما ما ایستاده ایم و مقابله کرده ایم. موردی بود در شهرستان اهر که شخصی آمده و قبرستان را تصرف کرده بود و در آنجا مرکز نگهداری دام ایجاد کرده بود و از کانال های مختلف فشار می آورد که کار خود را جلو ببرد که ما همان مرکز را تخریب کردیم.

یکی از این موارد مسجد طوبی بود قضییه آن به کجا رسید؟ 

مجموعه طوبی قبرستانی بود و شهرداری در قالب اینکه می خواست آنجا را موزه ی شهرداری کند، با هماهنگی استاندار و مدیرکل وقت آنجا را تصاحب کردند در حالی که زمین وقفی بود. ما هم در اول از باب تعامل و همدلی وارد شدیم و مکاتباتی با شهردار تبریز انجام دادیم که متاسفانه پاسخ مثبتی دریافت نکردیم و مجبور شدیم مسئله را به دادگاه ارجاع دهیم. در دادگاه هم رای بدوی به نفع ما صادر شد و در تجدید نظر هم همان رای تایید شد که در نهایت جهت اجرای حکم با تعاملی که صورت گرفت پارک طوبی در اختیار اوقاف قرار گرفت. البته ما هم پارک را نبستیم هر چند مالکیت با ماست. در دوره ای که شهرداری آنجا را تملک کرده بود سازمان فرهنگی هنری شهرداری به آنجا منتقل شده بود که پس از بازگشت مالکیت به اوقاف از آن ساختمان به عنوان دانشکده علوم قرآنی استفاده می شود.

در مراسم سالگرد امام(ره) حضرت آقا به مسئله تحریف امام  نگاه جدی داشتند. به نظر شما چه اتفاقی افتاده که حضرت آقا مسئله ی تحریف حضرت امام را مطرح کردند؟

تمام آثار امام از سال ۴۲ به بعد مکتوبات وکلمات گهر بار  وسیره اش در اختیار همه هست. برخی با تفسیر هایی که از سبک وسیاق حضرت امام میکنند، به دنبال آن هستند که امام را به نفع یک گروه خاص صادر کنند. حضرت آقا در مقابل آن ایستاده و مخالفت میکند. امام معمار کبیر انقلاب اسلامی بود. انقلاب را راه اندازی و رهبری کرده و به سر منزل مقصود رسانده بود. امروز نمی شود هر کس بر اساس تحلیل خودش امام را به خودش منتسب کند. حضرت امام متعلق به کل دنیا بود و متعلق به کل مسلمانان هست. کسانی که حضرت امام را متعلق به خودشان می دانند طیف خاصی هستند که لازم هم نیست من نام ببرم. امام متعلق به طیف خاصی نیست. در قاموس امام سازش نبود نباید دچار تحریف شود و آقا هم که مقتدای اسلام هست در مقابل این تحریف خواهد ایستاد.

موردی که در دیدگاه مردم خیلی زننده هست و به نظر می رسد نوعی تحریف حضرت امام باشد بحث تجمل گرایی مسولین و تحریف سیره ی امام در بحث ساده زیستی است تحلیل شما در این باره چیست؟

سبک وسیره ی حضرت امام را مقام معظم رهبری ادامه می دهد. همان زیلو هایی که همراه مقام معظم رهبری تا ۱۴ خرداد جابه جا می شود تا حضرت آقا روی این زیلو  قرار بنشینند و سخنرانی کنند، این زیلو ها حامل پیام هست. لذا ما اگر دنیا زده شدیم با اصل و اساسی که دنبال آن بودیم نمی خواند. دنیا بد نیست، اگر مراجعه کنیم به نهج البلاغه شاید بیشترین کلماتی که امیر المومنین استفاده کرده، دنیای ممدوح و دنیای مزموم می باشد. دنیای ممدوح دنیایی است که ما را از کمال و ترقی و رسیدن به توحید باز ندارد. دنیای مذموم دنیایی هست که هدف شود. متاسفانه امروز میز و پول و دنیا برای بعضی ها هدف شده و همه چیز را در قالب مادیات می بینند. ولی امام  این را اثبات کرد که می شود از یک خانه ی کاه گلی و از یک خانه ی ساده بر کل دنیا و دل ها حکومت کرد و متاسفانه امروز یک عده آنچه که سبک وسیره ی حضرت امام هست را کنار گذاشتند و کاملا دچار دنیا زدگی شده اند.

 این اشتباه چه زمانی اصلاح خواهد شد؟ ما می بینیم روز به روز وضعیت بدتر می شود؟  

 آن زمانی که خودمان اصلاح شویم و از سبک و سیاق امام و رهبری فاصله نگیریم. امام قبل از اینکه رهبر باشد یک انسان فرهیخته، یک انسان مهذب و یک انسان عارف بود. همان امامی که به شهید بهشتی می گوید اگر مردمی که بلند شده اند پشت به من بکنند و مرگ به من بگویند در حالم تغییری ایجاد نمی شود. اگر ما در آن جایگاه قرار گرفتیم و خود ساخته و مهذب شدیم دنیا در چشم ما بی ارزش خواهد شد و ذخایر دنیا در حال ما تاثیری نخواهد گذاشت.

این روندی که در بین مسئولین شکل گرفته چطور باید اصلاح گردد؟

مسئول اگر خود ساخته و مهذب باشد در آن صورت امکان دارد که از این مسیر برگردد. اما اگر مسئول مهذب نباشد و در مسئولیت دینی خود ایفای نقش نکند، این امکان نخواهد بود. آن هایی که در زمان جنگ خاک خورده ی این جنگ بودند، و خودشان را فدا کردند و مشغول جنگ شدند. در همان هنگام یک عده آقا زاده ها رفته اند و درس خواندند. امروز اگرآن ها بخواهند سکان داری کنند مسلم است که دنبال فرهنگ غرب و دنبال  تفکر لندنی خواهند بود. اما اگر شاگردان حضرت امام، پرورش یافتهگان حضرت امام، خاک خوردگان انقلاب اسلامی در مسند مدیریت جامعه باشند در آن هنگام شهید باکری هایی پیدا خواهد شد که در سمت شهرداری به صورت ناشناس آشغال از جوب ها بر می داشتند و ادعایی هم نداشتند.

در مورد دولت هاشمی نظر شما چیست؟

یک نظر خاص نمی شود داد، اسم سازندگی داشتند و یک سری خدمات انجام دادند. اما  نقد اصلی که وجود دارد این هست که در قالب سازندگی زیر بنای بحث تجمل گرایی هم گذاشته شد. خدمات هست اما خدماتی که حاشیه هایی نیز دارد، لذا اعتقاد بنده این است در باب نقد یعنی ارزیابی منصفانه، ملاک و میزان حال فعلی افراد هست. مقام معظم رهبری در رابطه با بصیرت می فرمایید: بصیرت یعنی  من بدانم شمر همان جانباز جنگ صفین است که در مقابل امام حسین قرار گرفته و امام زمان خودش را با شمشیر می کشد. یک عده زجر کشیده ی قبل انقلاب اند، بعد از انقلاب در جنگ سهم داشتند و بعد از جنگ در دوران ساخت و ساز کشور تلاش کردند. لذا برای ارزیابی منصفانه ی هر شخصیت،  هر دورانی از شخصیت فرد باید تحلیل شود و بر اساس آن تحلیل ها نقد انجام گیرد. خدماتی که ارائه داده اند مد نظر قرار دهیم، زمانی بود که کشور جنگ را پشت سر گذاشته و خرابی هایی مانده بود، نیاز به سازندگی و ساخت و ساز داشت. در کل  هر دولتی که آمده هم خدماتی داشت و هم آسیب هایی.

 دولت اصلاحات چطور؟

وا رفتگی سیاسی، اصلاحات مصطلح با اصلاحات اصلی متفاوت هست. چیزی که به عنوان توسعه ی سیاسی مطرح کردند و  قضایای ۸۷ و ۱۸ تیر را رقم زدند، همه ی این ها در قالب توسعه ی سیاسی مطرح شد و توجه بیش از حد به این حوزه و ساختار شکنی هایی که اتفاق افتاد کشور را دچار آسیب کرد و خیلی از مسائلی را که امروزه در جامعه شاهد هستیم حاصل همان دوران ۸ ساله می باشد.

دولت اصول گرا؟

مقام معظم رهبری به این نکته متذکر می شوند که این دولت آمد و شعار های اصلی انقلاب را باز تعریف و مطرح کرد. اما مسئله ی ۱۱ روزه، شیرینی هایی که در کام مردم بود را دچار تلخی کرد. تفکر انحرافی که از درون این دولت بیرون آمد برازنده ی آن نبود. ما اصول را در قالب دولت نهم و دهم نمی شناسیم، ما اصول را در قالب ولایت می شناسیم.  

یکی از مسائلی که در جامعه ی مطرح هست مسئله ی زنان است و نظر حضرت آقا بر این است که در جامعه ی ما به دلیل یک سری  زمینه های تاریخی و حقوقی بعضا ظلم در حقوق زن اتفاق می افتد نظرتان در این مورد چیست؟

روایتی هست که زن ریحانه است، زن کانون عاطفه، عفاف و مهربانی هست و جایگاهی که به عنوان  مادر بودن و همسر بودن در جامعه دارد جایگاهی هست که اسلام ، حضرت فاطمه ی زهرا را برای آن الگو ارائه می دهد. امام عصر می فرماید: فاطمه ی زهرا برای من اسوه ی حسنه است. پس در جایی که حضرت زهرا برای امام عصر اسوه ی حسنه است یعنی برای تمام دنیا باید اسوه باشد. متاسفانه واگرایی و غرب زدگی باعث می شود به تعبیر مقام معظم رهبری چادر که نشانه ی ملی ماست مورد هجمه قرارگیرد. حجاب صدف برای مروارید هست. اگر یک انسانی به خاطر در امان ماندن از نیش حشرات از محافظی استفاده کند ما او را مزمت نمی کنیم، اگر کسی به خاطر حفظ حریم خانه ی خود از پرده استفاده کند او را مزمت نمی کنیم، اگر کسی به خاطر در امان ماندن از نفوذ نا محرمان باغ خود را حصار کشی بکند هیچ موقع مورد مزمت قرار نمی گیرد. لذا باید این مسئله تشریح شود و فرهنگ سازی صورت بگیرد. اینکه عرض می کنم به فرهنگ به معنای خاص توجه نشده یعنی اینکه در سال ۷۴ در کشور اندونزی کتاب حجاب شهید مطهری با ۴۰ بار چاپ ۱۴۰ هزار جلدی شد، اما ما چقدر درباره ی این کتاب و امثال این کتاب باید فرهنگ سازی می کردیم و این اتفاق هنوز صورت نگرفته است و باز اعتقاد شدید دارم که این فرهنگ سازی باید صورت بگیرد. به تعبیر حضرت امام از دامن زن مرد به معراج می رود و قهرمان سازی مردان و تربیت مردان شایسته ی روزگار در دامن همین زن ها اتفاق می افتد. بنابراین حق و حقوق این ها باید رعایت شود و کارهایی که توسط بانوان باید انجام گیرد به خود آن ها محول گردد. مانند قشر فرهنگی جامعه در قسمت بانوان، قشر پزشکان جامعه در قسمت بانوان جاهایی هم که بانوان تاثیر گذارند از آن ها استفاده شود. باز در این جا سیره ی حضرت زهرا باید مد نظر قرار گیرد. زمانی که حضرت در منزل مشغول خانه داری  و تربیت فرزند هستند یا زمانی که ولایت مورد هجمه قرارگرفت حضرت زهرا به عنوان یک شیر زن وارد عرصه سیاسی می شود تا ازکیان اسلامی دفاع کند.

شاهد آن هستیم که تعداد زیادی از زنان جامعه ی ما خود را مقید به رعایت حجاب کامل نمی دانند  و این کار را منافی با عفت و پاکی نمی دانند این مساله را چطور باید حل کنیم؟

در این مشکل مسئولین مقصر هستند نه شخصی که حجابش مشکل دارد. فرهنگ سازی را مسولین باید انجام بدهند. مورد بعدی آن جایی هست که یک فرد متدین برای پیدا کردن لباس مناسب چقدر باید زمان صرف کند تا لباس مد نظر خود را پیدا کند. لذا مد لباس مسئله ای است که باید در جامعه ی اسلامی عرضه شود. در جامعه ی متدین  فرهنگ سازی و ایده و باور فرهنگی که در مقابل ناتوی فرهنگی در عرصه های مجازی باید صورت بگیرد اتفاق نیفتاده است. 

امسال سال انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی هست و مقطع ویژه ی در تاریخ انقلاب اسلامی به شمار می رود تحلیل شما در این باره چیست؟

هر دو جناح مطرح در کشور در حال تلاش هستند. مردم از وعده ی بدون عمل خسته شده اند. دنبال کسانی هستند که به فکر مردم و آسایش و رفاه آن ها باشد. به فکر جوانان و اشتغال و ازدواج ها آن باشد. دربحث فرهنگی هم به مباحث فرهنگی چه فرهنگ عزت، چه فرهنگ کار، چه فرهنگ عمومی جامعه، چه فرهنگ دین توجه کند. لذا برای مقابله با هجمه ی فضای مجازی محتوا سازی لازم هست و مردم امروز دنبال کسی هستند که با صداقت و طهارت و پاکی بیاید و به صورت برنامه محوری، برنامه ارائه دهد تا در سکان داری مجلسین بتواند در مجلس خبرگان پاسدار اصل مترقی ولایت فقیه و در حوزه ی مجلس شورای اسلامی که به تعبیر حضرت امام عصاره ی ملت هست در موضع گیری و برنامه ریزی کشور درست عمل کند. امروز مردم از نماینده ای که در زمان انتخابات فقط وعده بدهد و عمل نکند خسته شده اند، از بی عدالتی خسته شده و دنبال شخصی هستند که به مردم وفادار باشد. تحلیل من این هست که هر دو قشر تلاش می کنند اما مردم در هر کدام خدمت بی منت و صفا و صداقت را ببینند به آن سمت گرایش پیدا خواهند کرد و رای خواهند داد.

شما برای انتخابات نامزد خواهید شد؟

تلاش باید برای حضور حداکثری باشد. بنده هم تلاش خواهم کرد که حضور مردم حداکثری باشد البته  اگر بزرگان صلاح بدانند در انتخابات شرکت می کنم البته شهوت انتخابات ندارم. در هر عرصه ای نیاز باشد بنده حضور پیدا کنم و حتما حضور خواهم یافت.

تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید

بنده هم متشکرم