جنبش همجنسبازی که در سالهای دهه ۷۰ میلادی در آمریکا شروع شد، در
سالهای سده اخیر به یک جنبش طوفانی بدل شده است؛ بهطوریکه میزان
اختیارات و نفوذ گروههای حامی منافع همجنسبازی در برخی جوامع و محیطها
از اقلیت به اکثریت تغییر یافته است. یکی از سازمانهایی که شاهد تسلط
همجنسباز و سیاستهای موافق آنها در سالهای اخیر بوده است، صنعت سینما
با محوریت هالیوود است.
هالیوود و همجنسبازی
نمایش همجنسبازی در تلویزیون در دهه ۷۰ و با فیلمهای «آن تابستان» با
بازی هال هالبروک و مارتین شین، «یک خانواده آمریکایی»، و سریال «صابون»
تولید شبکه ABC شروع شد. این شبکه تولید و پخش صابون را علیرغم زیان مالی
این سریال، برای چهار فصل ادامه داد. سریال «فرندز» شبکه NBC در اواسط دهه
۹۰ نیز ازدواج یک زوج همجنسباز را که توسط خواهر یکی از شخصیتهای محوری
سریال صورت میپذیرد، به نمایش میگذارد.
«الن» با بازی الن دیجنرس، «ویل و گریس»، «گلی» ساخته کمپانی Fox در نمایش
همجنسبازی و سرکوب رفتارهای ضدهمجنسبازانه، «آناتومی گری»، «خانواده
مدرن»، «بروکبک مانتن» در ۲۰۰۵، «میلک» زندگینامه اولین همجنسبازی که در
کالیفرنیا به استخدام دولتی درآمد در ۲۰۰۸ و «خانواده کامل» که تمسخر
باورهای کاتولیک در باب خانواده است، تنها بخشی از تولیدات سینمایی و
تلویزیونی در آمریکا هستند که موضوع همجنسبازی تم محوری آنها را تشکیل
میدهد.
کمپانی والتدیزنی بهعنوان بخش فعال و پرکار هالیوود در عرصه انیمیشن نیز
در زمینه ترویج همجنسبازی پیشرو است. این کمپانی فیلمهای ضدارزشی چون
«در تعقیب امی» و «خوابیدن با سگها» را در کارنامه خود دارد و انیمیشنهای
جدید این کمپانی همچون «یخزده» نیز شاهد نقدهای فراوان مبنی بر اشاعه
رفتارهای همجنسبازانه و دگرباشانه در میان دختران بوده است. این کمپانی
تجمع سالانهای را برای همجنسبازان و دگرباشان دارد که در آن، شخصیتهای
کارتونی پارک موضوعی این کمپانی، همچون میکیموس و دانلد داک، همجنسباز
میشوند.
تأثیر ستارگان بر ترویج همجنسبازی
شیفتگی مردم آمریکا به صنعت سرگرمی، این صنعت را تبدیل به عامل
تعیینکننده در عرفهای هنجاری و فرهنگی از طریق تأثیر بر ذائقه و گرایشات
فکری مردم کرده است. وجود لیستهای فراوان که اسامی ستارگان موافق یا مخالف
همجنسبازی را معرفی میکند، نشاندهنده آگاهی عمومی نسبت به تأثیر
ستارگان بر افکار عمومی است.
چهرههایی چون بیانسه، اوپرا وینفری، تام بردی، جنیفر لوپز، ریکی مارتین،
بن افلک، جسیکا آلبا، لئوناردو دیکاپریو، برد پیت، لیدی گاگا، کیم
کارداشیان، جرج کلونی، کلینت ایستوود و... که بعضاً همجنسباز هستند و
بهطرق مختلف از جمله حمایتهای مالی و تبلیغی، در جهت همجنسبازی حرکت
میکنند، کافی است تا هالیوود را عامل نرخ ۶۲ درصدی مردم آمریکا در حمایت
از همجنسبازی بدانیم. همچنین، ۲۰٪ آمریکاییها اعلام کردهاند که
تلویزیون عامل تغییر عقیده آنها درباره برابری همجنسبازان در ازدواج بوده
است.
بهگفته بن اسپرگل، معاون شرکت نظرسنجیIpsos MediaCT با وجود نمایشهای
بیش از حد شخصیتهای همجنسباز، حمایت ستارگان از ازدواج همجنسبازان، و
حمایت باراک اوباما از آن، شاهد تحولی عمیق در فرهنگ در دنبالهروی از
فرهنگ عامهپسند هستیم.
ایمی پاسکال، مدیر همجنسباز Sony Pictures، در سخنرانی خود برای جمعآوری
کمکهای مالی، بر نقش هالیوود در شکلدهی به ذهنیتهای عمومی درباب
گرایشات جنسی تأکید میکند و جو بایدن، معاون باراک اوباما، در مصاحبهای
درباره ازدواج همجنسبازان، اشاره کرد: «من فکر میکنم فیلم ویل و گریس
برای آموزش همگانی درباره همجنسگرایی بیش از هرکسی تاکنون تأثیر گذاشته
است.»
این وضعیت هماهنگسازی مخاطبین با ستارگان که به آن «تأثیر آینهای» گفته
میشود، به گفته نیل گابلر، نویسنده کتاب امپراطوری هالیوود، منتج از این
اصل هالیوودی است که «ستارگان از معدود ابزارهایی هستند که میتوانند از
همه خطوط عبور کنند.» این وضعیتی است که ستارگان را از آن موقعیت برخوردار
میکند تا بهعنوان ابزاری مثبت یا منفی بهکار گرفته شوند.
سرکوب مخالفان همجنسبازی در صنعت سرگرمی آمریکا
علاوه بر لیستهای فراوانی که حامیان همجنسبازی را در میان ستارگان هنری
آمریکایی زیر ذرهبین قرار میدهد، میتوان به سیاهه ستارگان تهیهشده از
سوی همین گروهها اشاره کرد که بنا به دلایل شخصی و یا باورهای مذهبی
مخالفت خود با همجنسگرایی را اعلام کردهاند.
در لیستهایی از ایندست، اسامی افرادی چون مل گیبسون، بریجیت باردو، تام
کروز، آلن دلون، جرمی آیرونز، جری لويز، آرنولد شوایتزنگر، میکی رونی، دنزل
واشنگتن، چارلتون هستون، رانلد ریگان و غیره بهچشم میخورد که بعضاً مورد
هجوم شدید رسانهای و گروهی همجنسبازان قرار گرفته و ناچار به تعدیل
نظرات خود شدهاند.
یکی از گروههای فشار که عامل سکوت یا تغییرنظر اجباری ستارگان سینما
بهنفع همجنسبازان است، سازمان آمریکایی GLAAD، حامی حقوق همجنسگرایان و
دگرباشان در رسانه است. GLAAD تمامی تمرکز خود را بر هالیوود بهعنوان
ابزاری قدرتمند برای جریانسازی بهنفع همجنسبازی و شکلدهی به افکار
عمومی در جهت تأیید همجنسبازی و تغییر ساختار خانواده قرار داده است.
این سازمان در آوریل سال جاری مراسمی برای ۵ هزار مدعو منتخب از میان ستارگان و نخبگان برگزار کرد که در آن بیل کلینتون؛ رییسجمهور سابق این کشور، برای امضای قانون ۱۹۹۶ حمایت از خانواده (که هفته گذشته ملغی شد تا ازدواج قانونی شامل زوجهای همجنسباز نیز باشد)، عذرخواهی کرده و حمایت خود از همجنسباز را اعلام کرد.
GLAADدر مسیر پیشبرد اهداف همجنسبازانه خود، بسیار غیرمنعطف عمل کرده و
عوامل نامطلوب؛ اگرچه خود همجنسباز باشند، را حذف میکند. ازجمله، برت
ایستون الیس، فیلمنامهنویس همجنسباز، به دلیل انتقاد به برخی سیاستهای
این سازمان از لیست مدعوین مراسم اهدای جوایز این سازمان حذف شد.
الیس تنها کسی نیست که نسبت به تضاد GLAAD با مدعای آزادی بیان اظهار تعجب
میکند. تیم گراهام، مدیر مرکز مطالعاتی رسانه، با اشاره به نقش حیاتی
GLAAD در جهتدهی به تولیدات هالیوود، موضوع ارجاع فیلمنامههای هالیوود
به GLAAD برای بازنگری و تصحیح محتوا در جهت همجنسبازانه را جالب
میخواند. او، همچنین رفتار GLAAD با الیس را درمقابل سرنوشت مدیر جشنواره
فیلم لسآنجلس، ریچارد رادون، و مدیر هنری تئاتر موزیکال کالیفرنیا در
ساکرامنتو، اسکات اکرن، که بهدلیل کمک مالی به تصویب لایحه ۸ (قانون
ملغیشده در حمایت از خانواده سنتی) شغل خود را از دست دادند، ناچیز خواند.
بهگفته گراهام، « GLAAD قویاً معتقد است که مخالفین همجنسبازی، نه یک
گروه مخالف، که بقایای ناچیز یک گروه قدیمی است که باید از رده خارج شود.»
به لطف سازمان GLAAD است که همجنسبازی که چیزی حدود ۲ تا ۳ درصد جمعیت
آمریکا را تشکیل میدهند، در هالیوود اقلیت ۳۰ درصدی کارکنان را تشکیل
میدهند و بهگفته باربارا نیکولوسی، فیلمنامهنویس کاتولیک، «این جمعیت
در حال افزایش، با نرمهای انقلاب جنسی تربیت شدهاند که در آن تکهمسری
امری نامحتمل است؛ این گروه جهان را با تجربیات خود شکل خواهند داد؛ آنها
فکر میکنند هر آنچه در اجتماع محدود خودشان رخ میدهد، قابل تعمیم به همه
جهان است. این گروه هرگز دنیا را بدون سقط یا پیدا شدن هر روزه یک عشق
جدید تجربه نکردهاند.»
نقش و رسالت ستارگان در دیگر کشورها
وضعیت اسفبار خانواده در کشورهایی که همجنسبازی و دیگر لوازم انقلاب جنسی
در آنها قانونی شده است، مسبب نگرانی کاتولیکهای پایبندی است که با
قانونیشدن ازدواج همجنسبازان ضرورتهای پیشرو را در خوشبینی و تلاش برای
دور نگهداشتن فرزندان و جوانان از تأثیرات رسانه میدانند.
اگرچه سلطه همجنسبازی بر هالیوود پیامد کمتوجهی تاریخی هالیوود به نهاد
خانواده و ازدواج ذکر شده است، اما این سلطه در حال رواج یافتن در سینما و
تلویزیون سایر جوامع است که تبعات آن میتواند در حادترین شکل ممکن منجر به
قانون موسوم به «برابری در ازدواج» است.
بعد از شروع جنبش ستارگان در آلمان، ایرلند، لیتوانی، انگلستان، و اخیراً
فؤاد یمین و زینا دوکاش در لبنان و فائقه آتشین، خواننده فراری ایرانی،
اکنون چهرههایی چون بهرام رادان و بازیگر زنی که علناً از بیمیلی خود به
ازدواج بهدلیل خودشیفتگیاش میگوید، دلایل کافی برای نگرانی از تسلط یک
اقلیت ضدفرهنگ بر اکثریت در جامعه مذهبی و ارزشگرای ایرانی است که رسانه و
صنعت سرگرمی ابزار آن را در دیگر جوامع فراهم کرده است.